آشفته آشفته‌تر از صدای باران رنجيده تر از سوز بيابان فرياد بزن تا شب زشتت شايد كه رسد شبی به پايان چون نقش زدن بر تن سايه بر آن چه گذشت لعن و كنايه بر باد اگر رفتم و رفتی مغرور بمان و بی گلايه آن لحظه دلم پر ز یقین است کین قافله از شرم غمین است "کان قافله دار بی نشانه" "معصوم تر از خاک زمین است" محراب تو بود رنگ سپیدی بتخانه شهر پر ز پلیدی "تا یک بت پاک بر زمین بود" "تو شکستنش به جان خریدی" "دلداده بمان كه عشق پاك است" "هر چند به سنگ كه جنس خاك است" "هر چند به سنگ اشك حرام است" "پايان شبم چه دردناك است" (ابیاتی که در گیومه هستند جز شعر بودند که از ترانه به ایجاب تنظیم حذف شدند.)