گل دلفريب گل دلفريب سرخ باغ من پس بوی گلبرگ تو كو عشق من چيزی بگو قلبی بسوز چشم به من خسته بدوز تا نسيم سرد شب از ساقه تو می وزه به صورتم من هنوز ديوونتم بی من نمير عشق من پاييز نگير گاهی از دوری من آهی سر كن گل من گاهی بيدار بمون تا صبح با خيال من گاهی از دوری من دلتنگی كن مثل من با عطر خوش نفست شعری بگو واسه من شبنم زلال چشمه چشمت گونه های پر خواهشت واسه من آرامش بارون نبار عشق من تنهام نذار كودكی كرديم من و تو تو باغ كهنه و پير تازگی نداره اين فصل فصل پاييز فراگير نه درخت نه برگ نه ريشه شيفته سنگ و هميشه گل دلفريب من تاب نه به قانون هميشه به جنون كشيده قحطی نفس از رنج موندن تو قفس زنگ دلفريب خنده های تو ميوه رسيده نو دل هيچ كسی برای باغ ما هرگز نمی سوزه گلم بند تنهايی من بی بوی تو هرگز نمی پوسه گلم