موسیقی زرد به صدای من گوش نکن موسیقی زرد داره به قلب من دست نزن بیماری سرد داره به روح من نزدیک نشو که سال هاست طرد شده به مغز من دست نزن سرایت درد شده و از همون دور به من حس ماورایی بده از موجودی که جون داره به من یک تداعی بده و مثل نقاشی به من خو کن از مجرای نگاه که من حرکت نمی تونم از چارچوب قاب سیاه تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن میل به ترکیب یا واکنش یا هرچی می ترسم نکن پی ام نگرد که گم می شم با من نخواب که کم می شم ترکم نکن که می میرم بسامد های بم می شم به سایه من دست نزن که طیفی از هوس داره طبیعت بی تاب من انقطاع نفس داره به عطر من دست نزن که تو سینت قفس داره که استنشاق بوی تو اتصال عبث داره