اُ منفی اشتباهی که با صبر داره تغییر نمی کنه انتقامی که سال هاست خشمت رو سیر نمی کنه هیچ کس مثل تو من رو زیبا گمراه نمی کنه هیچ کس مثل من به این دقت گناه نمی کنه نفرت چشم های تو میلم رو کم نمی کنه شاهد لال قلب من هم تبرئم نمی کنه ماشین دروغ سنج هم به من کمک نمی کنه حسم از قلب من عبور به مردمک نمی کنه این مرز که نیازم رو به رفتن درک نمی کنه میل به سکون چسبناکی که من رو ترک نمی کنه انتظاری که هیچ منجی اجابت نمی کنه اسراری از تو که سنگ هم امانت نمی کنه تنهایی بی وصف خون اُ منفی تو بدرقه غمناک مامورهای مخفی تو احتیاط رد شدن از باتلاق دلتنگی تو از همه چیزگذشتن تو منطق جنگی تو آتشفشان وهم من استراحت نمی کنه ارتفاع متروکی که عقاب طاقت نمی کنه تلاطم هولناکی که قبلا تو کتاب خوندم هفته ها روی موج های سطحی خواب موندم